شعر عزای مداح و ذاکر

ساخت وبلاگ
تقدیم به روح ذاکرین اهلبیت
شعر عزای مداح و تعزیه خوان
➖➖➖➖➖➖➖➖✔️✔️✔️✔️✔️✔️

غلام حیدرم از مرگ چه باک است
حسابم با خدایم پاک پاک است
پس از عمری غلامی با ارادت
بسویش میروم بهر زیارت
تمام افتخار این است بدوران
که مداح حسینم هم شبیه خوان
گهی نقش حسین و گاه عباس
به تن کردم لباس آن گل یاس
همی گریاندم و خود گریه کردم
به گریه چشم خود را سرمه کردم
تمام عمر بودم روضه خوانش
سرسفره گذاشتم آب و نانش
رگ و پست و من از نام حسین است
دلم جَلدِ سرِ بام حسین است
در ایامی که مولا غرقه خون شد
سر و رویش به خونش لاله گون شد
اجل آمد بگیرد جان زپیکر
شوم مهمان کنار خوان حیدر
اگر زینب شده زار و حزینش
همی شد روضه خوان نازنینش
عزیزانم به غمِ گشتند گرفتار
برایم ناله دارند بادل زار
همی گویند پدر قربان نامت
بخوان بابا بقربان کلامت
تواز نسل امیرالمؤمنینی
یقین بر سفرهٔ حیدر نشینی
عجب ایّام لباس غم بریده
که مرگ دو عزیز اینجور که دیده
یکی فخر تمام ذاکرین است
یکی شاگرد و خود از ذاکرین است
خداوندا نما عرش آشیانش
تسلی ده خدا بر خانمانش
(صفا ) ذکر علی باشد عبادت
بلب راندن یقین خواهد لیاقت

شاعر قاسم جناتیان قادیکلایی
تقدیم به شاعر با اخلاص استاد لاطف

+ نوشته شده توسط قاسم جناتیان قادیکلائی در شنبه بیست و هفتم خرداد ۱۳۹۶ و ساعت 12:57 |
اشعار...
ما را در سایت اشعار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jannatiyano بازدید : 232 تاريخ : چهارشنبه 31 خرداد 1396 ساعت: 14:27