معاش بهلول

ساخت وبلاگ
این شنیدم بهلول, مجنون نما
درپی رزق و معاش, در کوچه ها
گشته با دنیا پرستی روبرو
کرده از وضع معاش, پرسش از او
گفت وای بهلول, بگو با این تلاش
میرسی بر خرج در امر معاش,
گفت و بهلول, بازبان شهد زا
روزی ام میرسد از خوان خدا
باز آن مرد گفت مگر غریبه ایم
گو به ما شتر دیدیم ندیده ایم
گفت کمی در رزق قناعت میکنیم

اشعار...
ما را در سایت اشعار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jannatiyano بازدید : 203 تاريخ : سه شنبه 13 آذر 1397 ساعت: 16:58